به نام زیبای زیبایی آفرین
فرزند هنرباش نه فرزند پدر که هنر زنده کند نا م پدر
درجامعه ی ما امروزه کمتر شاهد این امرهستیم که اولیا دانش آموزان برای دروسی مانند هنر اهمیت خاصی قایل باشند ،هر چند که به ظاهر این چنین نیست . معمولا با ژستی روشن فکر مآبانه در مورد درس هنر صحبت می کنیم ،اما در عمل به طور کلی تغییر موضع می دهیم ، به عنوان مثال بارها با این مورد مواجه بوده ام که ازدانش آموز پرسیده می شود ، که چراتمرین های هنررا انجام نداده ای ؟ متاسفانه در پاسخ عنوان می کند : هر وقت می خواهم کار هنری کنم ، مادر یا پدرم می گویند : (مگر شما درس نداری؟ !) واورا ملزم کرده اند که به سراغ دروس اصلی برود ! . نا گفته پیداست که در بحث ارزشیابی هم ، همیشه معلمان وظیفه شناس ، زیر تیغ انتقاد شدید اولیا دانش آموزان قرار می گیرند، وهمواره عنوان می شود که : فرزند من در دروس اصلی! نمره ی بالا گرفته وشما نمره ی هنر او را پایین داده اید ! ... وباز هم همان دعوای قدیمی که دانش آموز نمره ی خوب را خودش می گیرد و نمره ی بد را معلم به او می دهد ! برگردیم به اصل موضوع ، ناگفته پیداست که درس هنرو دروس وابسته به آن نقش تعیین کننده ای در پرورش استعداد دانش آموزان در سایر دروس دارند . مثلا تاکید بردقت در انجام کار ، استفاده نکردن از پاک کن موقع نقاشی و خوشنویسی ، درست به دست گرفتن قلم و... می تواند تاثیری مستقیم برروند یادگیری دروس دیگر داشته باشد .
- دانش آموزی که در کشیدن نقاشی اجازه استفاده از پاک کن را ندارد، می آموزد که بایددقت بیشتری به خرج دهد .
- دانش آموزی که موقع نقاشی کشیدن اجازه استفاده از خط کش را ندارد، می آموزد که تمرکز کردن یعنی چه و...
آیااین هااهداف مهمی برای آموزش هنرنیست ؟